زی زی



تازه از گرد راه رسیده بودم کربلا. خسته و مریض. تو موج جمعیت سرمو بالا آوردم، روبروی در باب السلام بودم. قرآن قبل از اذان مغرب رو می خوندن. رسیده بود به آیه ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ.

و این زیباترین.دلنشین ترین.آرام بخش ترین و امن ترین جواب سلام عمرم شد.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مجله دانستنی‌ها فروشگاه آنلاین لوازم و قطعات صوتی - تصویری رفیق تنها گفت و گوهای تنهایی3 پی سی 4کیا تا همیشه نوستالژی این روزای من ... نیم نوشته پرسش و پاسخ وردپرس دانلود کتاب های دانشگاهی